English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6413 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
datum time U ساعت تعیین محل زیردریایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
submarine havens U منطقه عبور در عملیات غیررزمی زیردریایی منطقه اموزشی زیردریایی درمنطقه غیررزمی منطقه محدوده تامینی اطراف زیردریایی
conventional submarine U زیردریایی معمولی زیردریایی غیرهستهای
subroc U موشک نصب شده روی زیردریایی موشک مخصوص زیردریایی
sundial U ساعت خورشیدی ساعت شمسی ساعت فلی
sundials U ساعت خورشیدی ساعت شمسی ساعت فلی
antisubmarine screen U پرده پوشش ضد زیردریایی پوشش ضد زیردریایی
Look at the watch. U نگاه کنید به ساعت [مچی] ببینید ساعت چند است.
By my watch it's five to nine. U طبق ساعت [مچی] من ساعت پنج دقیقه به نه است.
zone time U وقت یا ساعت منطقهای سیستم ساعت 42 ساعتی جهانی
My curfew is at 11. U من ساعت ۱۱ باید خانه باشم. [چونکه پدر و مادر اجازه نمی دهند از آن ساعت به بعد]
He arrives at 4 O'clock instead of 3 O'clock. U او [مرد] عوض ساعت ۳ ساعت ۴ می آید.
spindle U دسته کوک ساعت رقاصک ساعت
spindles U دسته کوک ساعت رقاصک ساعت
standard time U ساعت بین المللی ساعت استاندارد
authentication U تعیین نشانی تعیین معرف کردن
default U مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaults U مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaulting U مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaulted U مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
synchronous U ارسال داده از یک وسیله به دیگری که هر دو وسیله با یک ساعت کنترل می شوند و داده ارسالی هم سان با سیگنال ساعت است
submarine boat U زیردریایی
antisubmarine U ضد زیردریایی
clockwise U مطابق گردش عقربه ساعت در جهت عقربه ساعت
astro U اژدر زیردریایی
submariner U خدمه زیردریایی
antisubmarine torpedo U اژدر ضد زیردریایی
silent running U سکوت زیردریایی
submarine chaser U ناوچه ضد زیردریایی
antisubmarine search U کاوش ضد زیردریایی
asroc U راکت ضد زیردریایی
nukes U زیردریایی اتمی
torpedoes U موشک ضد زیردریایی
torpedoed U موشک ضد زیردریایی
torpedo U موشک ضد زیردریایی
killer submarine U زیردریایی شکاری
lifeguard submarine U زیردریایی نجات
nuked U زیردریایی اتمی
nuking U زیردریایی اتمی
deep submergence U زیردریایی نجات
tinfish U موشک ضد زیردریایی
subsurface U زیردریایی زیرابی
nuke U زیردریایی اتمی
sqid U خمپاره ضد زیردریایی
torpedoing U موشک ضد زیردریایی
albacore U نوعی زیردریایی
albacore U زیردریایی الباکور
alvin U یک نوع زیردریایی
anti submarine U هواپیمای ضد زیردریایی
antisubmarine U مخرب زیردریایی
antisubmarine action U مکانیسم ضد زیردریایی
antisubmarine barrier U مانع ضد زیردریایی
sills U پشته زیردریایی
sill U پشته زیردریایی
antisubmarine action U عمل ضد زیردریایی
aluminaut U زیردریایی الومینیومی
command active sonobuoy system U وسیله اکتشاف زیردریایی
rescue chamber U اطاقک نجات زیردریایی
submarine U با زیردریایی حمله کردن
hunting U شکار دشمن یا زیردریایی
creeping attack U تک هماهنگ شده ضد زیردریایی
air surface zone U منطقه عملیات ضد زیردریایی
submarines U با زیردریایی حمله کردن
silent running U حرکت زیردریایی با سکوت
antisubmarine search U عملیات تجسس ضد زیردریایی
o'clock U ساعت از روی ساعت
sonobuoy U بویه صوتی و ضد زیردریایی سونوبوی
terne U نوعی موشک ضد زیردریایی نروژی
transmission U وسایل ارسال داده از یک وسیله به دیگری که هر دویی یک ساعت کنترل می شوند و داده ارسال شده با سیگنال ساعت سنکرون شده است
transmissions U وسایل ارسال داده از یک وسیله به دیگری که هر دویی یک ساعت کنترل می شوند و داده ارسال شده با سیگنال ساعت سنکرون شده است
magnetic anomaly detection gear U دستگاه اکتشاف زیردریایی به طریقه مغناطیسی
nuclear submarine U زیردریایی هستهای nuclear-poweredsubmarine : syn
deep submergence U زیردریایی نجات کشتیهای غرق شده
seadata U اطلاعات مربوط به ردگیری زیردریایی دشمن
datum U اثر جذر و مد دریا محل زیردریایی در عمق اب
dosimetry U تعیین مقدار جذب شده دارو یاتشعشع اتمی ازمایش تعیین دوز جذب شده
hoverting U ثابت ماندن در یک نقطه یا ارتفاع حفظ عمق زیردریایی
located U جای چیزی را تعیین کردن در جای ویژهای قرار دادن تعیین محل کردن
locates U جای چیزی را تعیین کردن در جای ویژهای قرار دادن تعیین محل کردن
locating U جای چیزی را تعیین کردن در جای ویژهای قرار دادن تعیین محل کردن
locate U جای چیزی را تعیین کردن در جای ویژهای قرار دادن تعیین محل کردن
orion U نوعی هواپیمای چهارموتوره ملخ دار ضد زیردریایی باموتور توربوجت
air priorities committee U کمیته تعیین ارجحیت حمل ونقل هوایی یا تعیین ارجحیت حمل بار
sea bat U نوعی هلیکوپتر ضد زیردریایی که دارای سونار اکتشافی واژدر صوتی است
hunter killer U نیروهای شکاری و انهدامی دریایی یکان مامور جستجو وانهدام زیردریایی دشمن
spitting U در رهگیری هوایی یعنی درحال رها کردن بویههای صوتی ضد زیردریایی هستم
convoy routing U تعیین مسیر کاروان دریایی تعیین مسیر حرکت ستون دریایی
radar locating U تعیین محل نقاط یا هدفها به وسیله رادار تعیین محل توپهای دشمن به وسیله رادار
running fix U کشیدن سمت متوالی ناو تعیین متوالی سمت ناو اخراج اشعه متوالی برای تعیین ایستگاه
submarine sanctuaries U مناطق مخصوص تمرینات غیررزمی زیردریایی مناطق تمرین اموزشی ضدزیردریایی
hedgehogs U مانع جوجه تیغی شکل نوعی جنگ افزارضد زیردریایی یا مانع ضدزیردریایی
hedgehog U مانع جوجه تیغی شکل نوعی جنگ افزارضد زیردریایی یا مانع ضدزیردریایی
evasive steering U اجتناب از زیردریایی دشمن حرکت اجتناب امیز ناو
balancing U حفظ عمق کشتی متعادل کردن عمق زیردریایی
haven submarine U منطقه امن زیردریایی منطقه تامین زیردریاییها
passion flower U گل ساعت
clocks U ساعت
passionflower U گل ساعت
self-esteem U ساعت
clock U ساعت
clock U ساعت
horologium U ساعت
horologii U ساعت
horologe U ساعت
ticker [colloquial] [watch] U ساعت
timepieces U ساعت
timepiece U ساعت
timepiece U ساعت
clocks U ساعت ها
oclock U ساعت
time-piece U ساعت
ticker U ساعت
maypop U گل ساعت
in hour's time U دو ساعت
timŠepiece U ساعت
hour ly U ساعت به ساعت
hour U ساعت
watch U ساعت
zero hour U ساعت س
watched U ساعت
watches U ساعت
watching U ساعت
by my watch U ساعت من
clock generator U ساعت زا
hourly U ساعت به ساعت
clk U ساعت
h hour U ساعت س
hours U ساعت
Every so often . Every hour on the hour. U دم به ساعت
solar time U ساعت شمسی
wristwatches U ساعت مچی
atomic clock U ساعت اتمی
capped watch U ساعت شکاری
wrist watch U ساعت مچی
chess clock U ساعت شطرنج
hourglass U ساعت شنی
hourglass U ساعت ریگی
civil time U ساعت محلی
business hours U ساعت کاری
lights out U ساعت خواب
real time clock U ساعت بلادرنگ
hourglasses U ساعت ریگی
by my watch U مطابق ساعت من
sundial U ساعت افتابی
hourglasses U ساعت شنی
shot clock U ساعت مسابقه
shipper U اهرم ساعت
alarm clocks U ساعت شماطهای
sext U عبادت ساعت 21
wristwatch U ساعت مچی
sundials U ساعت افتابی
wristlet watch U ساعت مچی
balance wheel U رقاص ساعت
alarm clock U ساعت شماطهای
sext U نماز ساعت شش
business hours U ساعت اداری
shooting ckock U ساعت مسابقه
watchmaker U ساعت ساز
quarter hour U ربع ساعت
clock work U چرخهای ساعت
ampere hour U امپر- ساعت
alarum clock U ساعت شماطهای
digital clock U ساعت رقمی
sandglass U ساعت ریگی
hour glass U ساعت ریگی
dutchmans U یکجور گل ساعت
electric clock U ساعت الکتریکی
four o'clock U ساعت چهار
horary U ساعت بساعت
game clock U ساعت ورزشگاه
hand glass U ساعت شنی
half hour U نیم ساعت
alarum U ساعت زنگی
clock speed U سرعت ساعت
in the space of an hour U بفاصله یک ساعت
internal clock U ساعت داخلی
pph U تعدادصفحه در ساعت
physiological clock U ساعت فیزیولوژیکی
horology U ساعت سازی
moon dial U ساعت مهتابی
mean time U ساعت متوسط
man hours U نفر در ساعت
man hour U نفر ساعت
fob U زنجیر ساعت
clock maker U ساعت ساز
horologer U ساعت ساز
kwh U کیلووات- ساعت
watch maker U ساعت ساز
ampere hour U امپر ساعت
civil time U ساعت معمولی
rush-hour U ساعت پرمشغله
wristlet U بند ساعت
wall clock ساعت دیواری
pocket watch U ساعت جیبی
watt hour U وات ساعت
8 oclock sharp . On the stroke of 8. U سر ساعت هشت
watchcase U جعبه ساعت
watchcase U قاب ساعت
watch test U ازمون ساعت
Face of the watch . U صفحه ساعت
zulu time U ساعت گرینویچ
Recent search history Forum search
119 hrs · Sometimes the good you try to do to help others, ends up being thrown back at your face. Do things for Allah's sake, not to please people.
2تعریف فونتیک چیست؟
1whatever vehicle you drive all its handling characteristics are affected by the load you carry including passengers
16:42 PM
1کلمه assist در اصطلاح ساعت به چه معناست؟
2and had to spend a good hour tidying it up!!
2and had to spend a good hour tidying it up!!
1تا چه ساعتی اینجا باز است
0روزانه یه ساعت ویدیو نگاه کنیم
0روزانه یه ساعت ویدیو نگاه کنیم
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com